- چوب پا
- چوب باریک و دراز که لنگان و یا بریدگان زیر بغل گیرند و بکمک آن راه روند
معنی چوب پا - جستجوی لغت در جدول جو
- چوب پا
- چوب باریک و بلندی شبیه عصا برای کمک در بهتر راه رفتن به اشخاصی که پایشان آسیب دیده است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قطعه چوبی که بر آن هر دفعه که از کسی چیزی به نسیه خرند خطی یا بردیگی پدید آرند تا گاه محاسبه آن خطوط و بریدگیها بر دفعات خرید دلیل باشد
نجّار، آنکه اشیای چوبی درست می کند، درودگر
آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، چوب زننده،
کسی که کارش خرید و فروش گوسفند است، گله دار، گوسفنددار، گرزدار، چوبک زن
پا تخته پا افشار
چوبی باریک به اندازۀ نیم گز یا ۸ گره که با آن پارچه را ذرع می کنند
میر آب آنکه در تقسیم آب نظارت کند
میرآب، کسی که در تقسیم آب نظارت کند