جدول جو
جدول جو

معنی چوب پا - جستجوی لغت در جدول جو

چوب پا
چوب باریک و دراز که لنگان و یا بریدگان زیر بغل گیرند و بکمک آن راه روند
فرهنگ لغت هوشیار
چوب پا
عصا
تصویری از چوب پا
تصویر چوب پا
فرهنگ فارسی معین
چوب پا
چوب باریک و بلندی شبیه عصا برای کمک در بهتر راه رفتن به اشخاصی که پایشان آسیب دیده است
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قطعه چوبی که بر آن هر دفعه که از کسی چیزی به نسیه خرند خطی یا بردیگی پدید آرند تا گاه محاسبه آن خطوط و بریدگیها بر دفعات خرید دلیل باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چوب کار
تصویر چوب کار
نجّار، آنکه اشیای چوبی درست می کند، درودگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چوب زن
تصویر چوب زن
آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، چوب زننده،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چوب دار
تصویر چوب دار
کسی که کارش خرید و فروش گوسفند است، گله دار، گوسفنددار، گرزدار، چوبک زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوح پا
تصویر لوح پا
پا تخته پا افشار
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی باریک به اندازۀ نیم گز یا ۸ گره که با آن پارچه را ذرع می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب پا
تصویر آب پا
میر آب آنکه در تقسیم آب نظارت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب پا
تصویر آب پا
میرآب، کسی که در تقسیم آب نظارت کند
فرهنگ فارسی معین